کاوش موضوع یادگیری
صفحه اصلی
یادگیری
یادگیری کارکردی است که با آن، دانش، رفتارها، توانمندیها یا انتخابهای نو یا موجود به ترتیب، درک یا تقویت و اصلاح میشوند، که شاید به یک تغییر بالقوه در ترکیب دادهها، عمق دانش، رویکرد یا رفتار نسبت به نوع و گسترهٔ تجارب منجر شود. توانایی یادگیری، در دسترس انسانها، جنبندگان و گیاهان و انواعی از ماشینها قرار دارد. روند یادگیری در طول زمان، هرم یادگیری را دنبال مینماید. یادگیری به صورت آنی انجام نمیشود، بلکه بر پایه دانستههای گذشته رشد میکند. بر همین پایه، دید ما یادگیری میتواند در راستای یک روند تعریف شود تا مجموعهای از دانش شیوهٔ انجام و گزارههایی بر مبنای واقعیت باشند. یادگیری، در نهایت به تغییراتی میانجامد که معمولاً دائمی هستند.
یادگیری در انسان میتواند بخشی از فرایند تحصیل، توسعه فردی، و تمرینات باشد که ممکن است هدفمند یا به وسیله انگیزش انجام شود. یادگیریِ از طریق مطالعه، از روند خواندن ذهن متمرکز و هوشیار و از اندیشه و تأمل دقیق در مورد آنچه خوانده میشود حاصل میگردد. در ادامه، یادگیری از طریق استفاده از آموختهها و جستجوی استفادههای احتمالی از آموختهها است با اینحال این یک حکم کلی است و مطالعهٔ اینکه یادگیری چگونه رخ میدهد بخشی از روانشناسی تربیتی، عصب روانشناسی، تئوری آموزش و علوم پرورشی میباشد. یادگیری ممکن است در نتیجهٔ خوگیری یا شرطی شدن کلاسیک (همانطور که در بسیاری از تیرههای جنبندگان دیده شدهاست) انجام شود یا اینکه میتواند نتیجهٔ کارهای پیچیدهای نظیر بازی (که صرفاً در جنبندگان هوشمند دیده شدهاست) باشد.
یادگیری ممکن است خودآگاه یا ناخودآگاه انجام شود. یادگیری اینکه یک رویداد ناگوار، فرارناپذیر است و نمیشود از آن پیشگیری کرد درماندگی آموختهشده نامیده میشود. شواهدی وجود دارد که در انسان، در هنگام جنینی، یادگیری در ۳۲ هفته پس از باروری شروع میشود، که گویای این میتواند باشد که دستگاه عصبی مرکزی به اندازهٔ کافی توسعه یافتهاست و آماده است تا حافظه شروع به کار کند.
تعریف ارنست راپیکِت هیلگارد و مارکویز و جمعی از همکاران و روان شناسان از یادگیری اینگونه است: یادگیری عبارتست از تغییر نسبتاً پایدار در احساس، تفکر و رفتار فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. رفتارگرایانی از قبیل جان واتسون و اسکینر که سرشت انسان را انعطافپذیر میدانستند، معتقد بودند که در رشد، یادگیری نقش اصلی را ایفا میکند. چنانکه آموزش اولیه میتواند صرفنظر از آنچه کودک از استعدادها، تمایلات، علاقهها، تواناییها، نژاد و اجداد به ارث برده، او را به هر نوع بزرگسالی تبدیل کند. هرگنهان و السون (۲۰۰۵، ترجمهٔ سیف، ۱۳۸۵) گفتهاند «یادگیری یکی از مهمترین زمینهها در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکلترین مفاهیم برای تعریف کردن است». روانشناسی چون هانس، معتقد بودند آنچه که به نظر میرسد، تابع برنامه زیستی فطری است، میتواند تحت تأثیر رویدادهای محیطی قرار گیرد. مکگرا، دنیس، گزل و تامپسون معتقد بودند که یادگیری و تجربه در تفاوتهای رشدی نقشی ندارند؛ با این حال پژوهشهای اخیر نشان میدهند که تمرین یا تحریک بیشتر میتواند تا اندازهای رفتارهای حرکتی را تسریع کند. هر یادگیری منجر به عملکرد نمیشود، چون افراد بسیاری از چیزها را میآموزند ولی امکان به کارگرفتن این آموختهها برایشان پیش نمیآید.... بیشتر در ویکی پدیا